مبحث حق فسخ و انفساخ یکی از مباحث پرکاربرد در معاملات است. اگرچه تعریف حقوقی آن ابتدائا ساده و روشن است ولیکن در موضوعات کاربردی به خصوص معاملات ملکی انطباق آنها با تعاریف حقوقی نیاز به بررسی حقوقی و تخصص فنی دارد. وکیل مشهد، علیرضا قدیری در زمینه موضوعات با عناوین “فسخ و انفساخ”، پروندههای متعددی بررسی کرده است و شما نیز میتوانید از این تجارب ارزنده بهرهمند گردید؛ در ضمن اگر نیاز به مشاوره دارید میتوانید برای هرگونه مشاوره حقوقی در مشهد با شماره ۰۹۱۵۵۹۰۹۵۴۹ تماس بگیرید.
انفساخ چیست؟
اتفاقی که در انفساخ میافتد این است که عقد به صورت قهرا و به اصطلاح اتومات و بدون نیاز به هیچ اقدام خاص دیگری منحل میگردد. در این صورت میگویند عقد منفسخ گردیده است.
اصطلاحات حقوقی فسخ ، انفساخ و تفاسخ عباراتی است که موجب انحلال عقد می گردند با این تفاوت که برخی با اراده شخص ( یکی از طرفین عقد ) و گاهی بدون اراده هیچ کدام از طرفین و گاهی با اراده مشترک هر دو طرف عقد صورت می پذیرد . در واقع وجه مشترک همه اینها انحلال عقد است . در مقاله حاضر به تفاوتهای آنها پرداخته شده تا مرزبندی بین آنها برای خوانندگان روشن گردد .
منفسخ چیست؟
زمانی که عقد بنا به شرایطی قهرا و بطور اتوماتیک منحل گردد به آن عقد منفسخ میگویند. وقتی عقدی منفسخ میگردد یعنی دیگر آثار عقد را ندارد و دیگر نمیتوان به استناد آن عقد طرف عقد را ملزم به انجام تعهداتش نمود.
فسخ چیست؟
فسخ انحلال عقد است البته نه بصورت اتومات بلکه با اقدامی قانونی از سوی شخصی که شرط فسخ به نفعش شده است. مثلا در معامله ملکی اگر شرط شود که در صورت برگشت خوردن هر یک از چکهای خریدار، فروشنده حق فسخ دارد، در این صورت پس از برگشت خوردن چک برای فروشنده حق فسخ به وجود میآید و در اینجا فروشنده بایستی برای فسخ قرارداد آن را اعلام نماید و فسخ بطور خودکار به وجود نمیآید. حتما برای تمام معاملات ملکی از فردی که در این حیطه تخصص دارد کمک بگیرید. یک وکیل ملکی در مشهد میتواند به شما، در این مسیر راهنمایی بسیاری بکند.
فسخ قانونی چیست؟
در مواردی قانونگذار برای حمایت از متضرر از یک معامله در صورت بروز شرایطی برای وی حق فسخ را به رسمیت شناخته است. مانند خیار غبن، خیار عیب و خیار تدلیس. معنی خیار در اینجا این است که متضرر در صورت مغبون شدن در معامله یا معیوب درآمدن مورد معامله و یا در صورتیکه طرف معامله تدلیس و تقلبی نموده باشد اختیار فسخ معامله را دارد.
اعمال حق فسخ توسط یکی از طرفین عقد
به اعمال حق فسخ توسط یکی از طرفین قرارداد، فسخ یا انحلال ارادی قرارداد نیز میگویند و آن در جایی صورت میپذیرد که برای یکی از طرفین عقد حق فسخ یا همان حق بهم زدن عقد و به اصطلاح انحلال عقد داده شده باشد. به عنوان مثال حق فسخ در صلح عمری که برای مصالح حق برهم زدن و انحلال صلح تا زمان عمر خودش یا عمر متصالح داده شده است . گاهی حق فسخ برای یکی از طرفین عقد با حکم قانونگذار به وجود میآید. این موضوع در حق فسخ ناشی از خیارات مطرح است. مثلا حق فسخ برای خریدار یا فروشنده به علت خیار غبن از این موارد است . در اینجا قانونگذار برای فروشنده یا خریدار این حق را قائل گردیده در صورتیکه از معامله مغبون گردید بتواند معامله را بهم زده و آن را منحل نماید. در سایر خیارات مانند خیار عیب، خیار تدلیس، خیار تاخیر ثمن و غیره نیز به همین نحو متضرر، به حکم قانون حق برهم زدن معامله را دارا است .
تفاسخ چیست؟
تفاسخ یا اقاله همان برهم زدن و انحلال عقد با رضایت و توافق طرفین است. اقاله یا تفاسخ به هیچ وجه به صورت یکطرفه صورت نمیپذیرد و اراده طرفین را لازم دارد. نکته دیگر اینکه اقاله فقط در عقود لازم امکان پذیر است؛ زیرا در عقود جایز نیازی به اقاله نیست بلکه اراده ذینفع می تواند عقد را منحل نماید.
مهمترین تفاوت فسخ و انفساخ در چیست؟
مهمترین تفاوت در این است که در صورت بروز شرایط انفساخ، معامله بدون دخالت هیچ ارادهای منحل میگردد ولی در فسخ ضروری است که شخصی که برایش حق فسخ به وجود آمده اقداماتی نماید که به آن اعمال “حق فسخ” میگویند. این اقدام معمولا با ارسال یک اظهارنامه صورت میپذیرد. در حالیکه برای انفساخ احتیاج به دادن اظهارنامه نیست؛ زیرا انحلال خودبهخود در معامله به وجود آمده است. در فسخ کلید انحلال در دست صاحب حق فسخ است و او میتواند آن را بفشارد و فسخ را عمل نماید یا اینکه از آن صرف نظر کند و کلید فسخ را روشن ننماید.
انواع انفساخ
انواع انفساخ شامل موارد زیر است.
انفساخ به حکم قانون
در مواردی قانونگذار از روی مصلحت حکم به انحلال عقد صادر میکند، به طوریکه اراده طرفین در آن هیچ تاثیری ندارد. برای مثال اگر مالی که برای آن عقد اجاره منعقد گردیده ولی قبل از تسلیم به مستاجر تلف شود به حکم قانون عقد اجاره منحل میگردد ( ماده 483 قانون مدنی ). حکم ماده 387 قانون مدنی در مورد تلف مبیع قبل از قبض نیز از همین موارد است. در مورد عقود جایز مانند عقد وکالت مرگ و یا حجر یکی از طرفین باعث انحلال عقد میگردد، و این حکم قانونگذار است هرچند طرفین برخلاف آن تراضی نمایند هیچ تاثیری نداشته و در هر صورت انحلال صورت میپذیرد .
انفساخ ناشی از اراده قبلی طرفین عقد
این نوع انحلال که به آن انفساخ ناشی از شرط فاسخ نیز میگویند در مواردی است که با اراده طرفین در عقد شرطی گنجانده شود که در صورت تحقق آن عقد به طور اتوماتیک و بدون هیچ اعلام و ابراز ارادهای منحل گردد. به عبارتی به محض وقوع شرط عقد بدون دخالت هیچ ارادهای منحل میگردد و این براساس اراده قبلی و اولیه طرفین در عقد است. برای مثال وقتی برای ثمن معامله چک داده میشود و شرط میشود که در صورتیکه چک ثمن معامله در تاریخ سررسید برگشت بخورد معامله خودبخود منفسخ گردد وقوع این شرط باعث انفساخ و یا همان انحلال معامله میگردد. در اینجا اگرچه انحلال معامله به اراده طرفین نیست ولی در واقع اراده قبلی طرفین براین موضوع حاکم است.
ضرورت طرح دعوا در فسخ و انفساخ
اگرچه در انفساخ عمل انحلال بطور اتوماتیک صورت میپذیرد، ولیکن برای اینکه بتوانیم بر روی ملک معامله مجددی انجام دهیم ضروری است که واقعه انفساخ در دادگاه به اثبات برسد، بنابراین ضروریست این اتفاق توسط دادگاه احراز گردد. عنوان دعوای مذکور اعلام تایید انفساخ است. انفساخ نیاز به تنفیذ دادگاه ندارد و رسیدگی دادگاه صرفا در جهت تایید انحلال عقد بعلت انفساخ است و لذا رای دادگاه صرفا در جهت اعلام است نه تنفیذ؛ اما در خصوص فسخ موضوع متفاوت است. در فسخ باید دعوای تنفیذ داده شود، به عبارتی در این موضوع دادگاه ورود ماهیتی نموده و با احراز شرایط صحت فسخ حکم به تنفیذ فسخ خواهد داد.
چگونگی طرح دعاوی فسخ و انفساخ
با توجه به اینکه موضوعات حقوقی فسخ و انفساخ از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در هر موضوعی انطباق آن با موارد فوق نیاز به مهارتهای حقوقی و تجارب عملی دارد، بهتر است در این موارد به جای اقدام شخصی با مراجعه به وکلای مجرب از علم و دانش آنها بهره برده شود تا اینکه ضرر و خسارت بی جهت وارد نگردد.
تفاوت بطلان و انفساخ چیست؟
موضوع انفساخ در عقد صحیح مطرح میگردد، به عبارتی وقتی عقدی به صورت صحیح منعقد گردد ولی بعلت سببی که بعد از انعقاد عقد بوجود میآید عقد منحل گردد میگویند عقد منفسخ گردیده در حالیکه در بطلان عقد از ابتدا صحیح منعقد نگردیده و بنابراین باطل است و تفاوت این دو بیشتر در آثار آن است.
در عقدی که از ابتدا باطل بوده ثمره و مزایایی پدید آمده متعلق به مالک است و بنابراین هیچ حقی برای طرف عقد( مثلا خریدار ) متصور نیست در حالیکه در انفساخ از زمان وقوع عقد تا زمان منفسخ شدن عقد اگر امتیازی و ثمره ای از عقد تولید شده باشد به طرف قبل از انحلال مثلا خریدار تعلق میگیرد.
وکیل فسخ، انفساخ و تفاسخ
با توجه به اینکه فسخ، انفساخ و تفاسخ از موضوعات مهم و پیچیده حقوقی است پروندههای مطروحه در این زمینه میبایستی با کمک وکلای مجرب حل و فصل شود .
ما در موسسه حقوقی علیرضا قدیری با همکاری وکلای مجرب در زمینههای مذکور میتوانیم شما را برای رسیدن به حقوق قانونی تان همراهی کنیم. توصیه میشود در پروندههای حقوقی با این عناوین از مشاوره و همفکری وکیل فسخ که همکار موسسه است بهرهمند گردید.
موسسه حقوقی علیرضا قدیری با حضور وکلای مجرب با سابقه ۲۵ ساله آمادگی ارائه مشاوره و انجام پروندههای حقوقی با موضوعات مذکور را برای آحاد مردم شریف داشته و همواره در کنار آنان است.